تاريخ : پنج شنبه 25 دی 1393برچسب:, | 21:24 | نويسنده : sarina

این صفحه سپید را که دیدم نمیدانستم چه بنویسم ناخوآگاه یاد سپیدی پیراهن رئال مادرید افتادم که با وجود سپیدی هزار و یک حرف نهفته و زیبا دارد.خواستم چیزی ننویسم اما نشد...دیشب یک احساس بود یک احساس وصف نشدنی که نمی توان تعبیرش کرد...یک احساس به کوتاهی یک مکث در همین لحظه و به زیبایی کل سال گذشته. دروغ های حسدورزان را در ذهن خود به انزوا بکشانید به دیشب بیاندیشید:دیشب هت ریکی خاص بود اما خاص تر از همیشه هت ریکی با توپی از جنس طلا...دیشب یک فریاد بود فریادی برای اثبات سلطانی جهان...دیشب اشک های جمع شده در چشم سپید دلها بود...دیشب...
کریستیانو از همه تشکر کردی میخواهم بگویم مغرور بمان .مغرور بمان تا به جهانیان نشان دهی مغرور بودن در تو معنایی زیبا دارد.ما هم دیگر مغرور شده ایم. داشتن تو مغروریت هم می خواهد...مگرنه؟مغرورشده ایم و با اشکهای سال گذشته ات اشک ریختیم با گل هایت به هوا پریدیم با عصبانیتت عصبانی شدیم با لبخندت لبخند زدیم و با فریادت فریاد...
مچکریم که هستی،مچکریم که سپیدی،مچکریم سلطان هت ریکها،سلطان طلایی ما...
 
(مطلب رو خودم نوشتم)


برچسب‌ها: